مصاحبه ترسناک سعید لطفی علیه جواد نکونام و تصمیم به قتل وی
سعید لطفی پیشکسوت استقلال و بازیکن سابق فوتبال که اینروزها ۴۴ ساله و مشغول مربیگری در فوتبال ایران است در مصاحبه ای عجیب و ترسناک اعتراف کرد که تصمیم به قتل جواد نکونام با اسلحه داشته اما قسم مادرش او را از این کار منع کرده است. تکل خطرناک نکونام روی پای سعید لطفی باعث شکستگی پای این بازیکن شد.
ماجرای سعید لطفی و جواد نکونام چیست؟
سعید لطفی بازیکن پیشین تیم ملی فوتبال ایران بوده مدتی نیز با جواد نکونام هم تیمی بود بعد از چند سال در یک مصاحبه از کینه و دشمنی چندین ساله پرده برداشت و گفت: میخواستم جواد نکونام را با اسلحه بکشم. تفنگ را برداشتم اما مادرم مانع شد. ادعایی جنجالی و ترسناک که نهتنها تعجبآور بلکه عمیقاً نگرانکننده و خطرناک است
دلیل سعید لطفی برای قتل نکونام با اسلحه
جواد نکونام بر اثر خطای شدید در یک بازی قدیمی باعث شکستگی پای سعید لطفی شد و همین مصدومیت باعث دستدادن تست تیم اینتر شد. حالا گویا آقای لطفی این ماجرا را فراموش نکرده و بعد از چند سال با خشونت در مورد هم تیمی قدیمی خود صحبت می کند. ناراحتی از یک خطای فوتبالی که به مصدومیت منجر شده، کاملاً قابل درک است. شاید مسیر فوتبالتان را تغییر داده باشد، شاید رؤیاهایتان را نابود کرده باشد. فوتبالدوستان این جمله معروف و مخصوص دنیای فوتبال که میگویند یک بازیکن ۲ بار میمیرد، مرگ دوم مرگ عادیست اما پیش از آن یکبار هم وقتی میمیرد که فوتبالش تمام شود را شنیدهاند.
به نوشته طرفداری:سعید لطفی در این مصاحبه نهتنها از نکونام انتقاد کرده، بلکه با زبان تهدید و ارعاب، به نوعی خشونت را توجیهپذیر جلوه داده است. اینجا دیگر ما با یک بحث فوتبالی طرف نیستیم. این زنگ خطر یک اختلال جدی روانی و اجتماعی است. سعید لطفی نیاز به درمان دارد. نه از باب تمسخر، نه از سر تحقیر؛ بلکه به این دلیل ساده که انسانی که از تمایل به قتل سخن میگوید، انسانی که در ذهنش انتقام سالهاست رسوب کرده، خودش و اطرافیانش را در معرض خطر قرار داده است. همانقدر که نگران سلامت جامعهایم، باید نگران سلامت روان افرادی باشیم که بخشی از این جامعهاند.
سعید لطفی نباید تنها باشد. باید موردانتقاد قرار بگیرد اما نباید رهایش کنیم. او فقط یک مثال است. یکی از صدها نفریست که بار کینه، ناکامی و فشار را روی دوشش حمل میکند و راه تخلیهاش را در خشونت میبیند. این افراد را نباید رها کرد. نباید با تمسخر طردشان کرد. باید درمانشان کرد. زیرا جامعهای که به سلامت روان اهمیت ندهد، دیر یا زود خودش بیمار خواهد شد.