حرف روز
خبر، سرگرمی، سینما و تلویزیون، سلبریتی، حاشیه، بیوگرافی، آشپزی، عکس، فال، متن و پیامک

چند انشا با موضوع محیط زیست و حفاظت از آن + برای تمامی مقاطع

انشا در مورد روز جهانی محیط زیستهرجا که پا می گذاریم و می رویم برای زندگی و تفریح، محیط زیست است و ما ساکنان زمین وظیف داریم از محیط زیست خود محافظت کنم، نوشتن انشا با موضوع محیط زیست می تواند دانش آموزان را با این وظیفه همگانی آشنا سازد، در ادامه این مطلب چند مورد انشا درباره محیط زیست را برای شما ارائه کرده ایم، همراه ما باشید

انشا درباره محیط زیست ۱

 

محیط زیست چیز خوبی است. مادرم می گوید محیط زیست چیز خوبی است. معلم دبستانمان هم می گوید محیط زیست چیز خوبی است. ما باید محیط زیست را دوست بداریم.

رضا دوست من محیط زیست را دوست ندارد. اون پسر بدی است. چون محیط زیست را دوست ندارد. رضا می گوید من محیط زیست را دوست ندارم پس رضا پسر بدی است.

من پسر خوبی هستم چون محیط زیست را دوست دارم. چون بابا میگوید محیط زیست خوب است پس باید محیط زیست را دوست داشته باشیم. من پارسال تابستان با بابا و مادرم به محیط زیست رفتیم.

البته من هیچ وقت نفهمیدم کی به محیط زیست رسیدیم. من در ماشین خواب بودم که از محیط زیست عبور کردیم. من دیشب خواب محیط زیست را دیدم.

اما نفهمیدم محیط زیست چه شکلی است. مادرم میگوید محیط زیست محیطی است که در آن زیست می کنیم. من تا به حال زیست نکرده ام پس نمی دانم محیط زیست چه شکلی است.

دوستم رضا هم نمی داند محیط زیست چه شکلی است اما او محیط زیست را دوست ندارد. رضا پسر بدی است.

او همیشه در درس هایش نمره ی بد می گیرد. خانم معلم او را دوست ندارد چون او پسر بدی است و محیط زیست را دوست ندارد. من میخواهم وقتی بزرگ شدم یک محیط زیست بزرگ برای خودم بخرم و زن بگیرم و برای زنم هم یک محیط زیست بخرم.

برای بابا و مامان هم می خرم. اصلاً برای همه می خرم که کسی حسودیش نشود. اما همه باید آن را دوست داشته باشند تا خانم معلم بهشان نمره ی بد ندهد. اما برای رضا نمی خرم چون رضا پسر بدی است چون او محیط زیست را دوست ندارد و خانم معلم هم او را دوست ندارد.

دایی من یک محیط زیست دارد. من محیط زیست دایی مان را ندیده ام. او محیط زیستش را دوست دارد. احمد میگوید پدرش برایش یک محیط زیست خریده است اما اون دروغ میگوید چون هرچه به او میگویم به من نشان بده محیط زیستت را اون به من نشان نمی دهد.

در اینجا نتیجه میگیریم محیط زیست چیز خوبی است و حتی اگر نمیدانیم چه شکلی است باید آن را دوست بداریم حتی اگر نمی دانیم چرا! چون اگر محیط زیست را دوست نداشته باشیم خانم معلم به ما نمره ی بد میدهد.

انشا با موضوع محیط زیست

انشا با موضوع محیط زیست ۲

 

محیط زیست ما یعنی زمینی که روی آن زندگی می کنیم، هوایی که از آن تنفس می کنیم و آبی که برای آشامیدن و آبیاری زمین و پرورش ماهی ها از آن استفاده می کنیم.

آب، هوا و زمین از بزگترین نعمت های خداوند هستند وظیفه همه ما محافظت از این نعمت ها و استفاده درست از آنهاست. سلامت ما به محیط زیست وابسته است.

بسیاری از بیماریها که موجب درد و رنج و حتی مرگ انسان می شوند، در اثر زندگی در محیط زیست ناسالم بوجود میآیند. زندگی انسانها در روی زمین مانند زنجیری به هم پیوند دارد.

هر کس در هر نقطه از کره زمین به محیط زیست صدمه بزند، نتیجه آن بر تمام مردم کره زمین اثر می گذارد. انسان ها با فعالیت هایی که برای ادامه زندگی خود انجام می دهند، محیط زیست را به شدت آلوده کرده اند.

زمین چیزهای بسیاری در خود دارد و می تواند انواع و اقسام مواد اولیه کشاورزی و صنعتی را برای ما فراهم سازد. اما این چیزها مقدارشان خیلی هم زیاد نیست و مردم جهان با مصرف آنها حتی بیشتر از احتیاجاتشان موجب نابودی این منابع می شوند.

انشا با موضوع محیط زیست

انشا با موضوع حفظ محیط زیست ۳

یک لیوان آب جان چهار نفر را نجات می دهد، هوای تازه که از وجود درختان است، موجب بهتر شدن ریه بیماران تنفسی می گردد. اگر طبیعت و محیط زیست روند عادی و طبیعی خود را حفظ کند و انسان در ان دخالت نکند، همه چیز درست و اصولی پیش خواهد رفت.

آب را گل نکنید، پرنده را بی پر نکنید و شیر را به قفس نبرید. آهو را به آشپزخانه نکشانید و باز را در کنج قفس مگذارید. سنگ را از مسیر رود جدا نکنید و مسیر آبشار را هم عوض نکنید. دریا را با مواد نفتی آلوده نکنید و در بطری و مواد بازیافتی را در آن خالی نکنید. درختان را لخت و بی برگ نکنیدو باران را متوقف مکنید.

ابرها را از مسیر خارج نکنید و به گله گوزن ها دستبرد نزنید. روی درخت لانه پرندگان و یا کریم را کار نداشته باشید. از کبوتران نامه رسان کبوتر قفسی نسازید. بساط قفس را برچینید و آن را برای همیشه بردارید. زندگی را به کام محیط بانان تلخ نکنید. داستان تفنگ و صیاد را برچینید.

تبر و داستانش هم قدیمی شد، اینها همه از دشمنان محیط زیست بودند که بشر به کار می برد. حال این همه را به فراموشی بسپارید و زندگی را به درخت و جنگل و کوه و چشمه برگردانید. قلب کوچک پرنده را به درد نیاورید و پای گنجشک را نشکنید و بالش را شکسته رها نکنید.

رود را به دریا برسانید و نهال تازه را به آب سیراب کنید. تاریخ گل ها را ثبت کنید و به دفتر سبزه بسپارید. دریاچه ها را چون روح خود مراقبت کنید و دل به پاکی رود بسپارید. آسمان آبی را کدر و تار مکنید و دریای آرام و موجوداتش را بی تاب مکنید.

هر بار که کوله بار سفر می بندید، هربار که دل به دیار عشق می بندید، کمی هم فکر محیط زیست باشید، زباله را جمع کنید و با خود بردارید. گل را هنگام رفتن پرپر مکنید. و بدانید این میراث گرانبها متعلق به همگان است و کسی نباید آن را متعلق به خودش بداند.

مرتبط
ارسال پیام

*پیام های حاوی کلمات رکیک و توهین منتشر نمی شود.