حرف روز
خبر، سرگرمی، سینما و تلویزیون، سلبریتی، حاشیه، بیوگرافی، آشپزی، عکس، فال، متن و پیامک

بیوگرافی زهرا میرزایی کارشناس شبکه افق و سوابق خانم روانشناس +عکس ها

بیوگرافی زهرا میرزایی کارشناس شبکه افق و ماجرای قتل توسط پسر خاله اش +‎‌عکس ها 1دکتر زهرا میرزایی متولد سال ۱۳۶۸ در تهران و  36 ساله و کارشناس شبکه افق بوده که روز گذشته ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ توسط پسر خاله اش به قتل رسید. او به خاطر یک مشت طلا در منزلش در شهرک گلستان کشته شد. پیکر خانم میرزایی توسط خواهرش کشف شد و قاتل نیز به علت قتل این زن اعتراف کرده است.

بیوگرافی زهرا میرزایی

زهرا میرزایی متولد سال ۱۳۶۸ در تهران و ۳۶ ساله روانشناس و فعال اجتماعی حجاب و عفاف و دارای دکترای حقوق بود. او روز گذشته توسط پسر خاله خود به قتل رسید. قاتل در اعترافاتش گفته: چند وقت بود وسوسه شده بودم. طلاهای دخترخاله‌م همیشه تو چشمم بود. یه نقشه ریختم تا ازشون سرقت کنم. باهاش تماس گرفتم و گفتم می‌خوام ببینمت، ولی تاکید کردم که به کسی چیزی نگه.

قتل زهرا میرزایی کارشناس شبکه افق

ماجرای قتل دکتر زهرا میرزایی با انگیزه سرقت طلا

بعد از ظهر روز گذشته، جسد زن جوانی به نام زهرا میرزایی در خانه‌ای در شهرک گلستان کشف شد. آثار ضربه جسم سخت به سر و بریدگی روی گردنش مشاهده می‌شد. بررسی‌های اولیه نشان می‌داد که سرقت نیز از محل رخ داده است.

خواهر خانم میرزایی درباره کشف جسد در اظهارات خود گفت: برای انجام کاری از خانه بیرون رفته بودم، اما وقتی برگشتم بوی سوختگی به مشامم رسید. وقتی وارد اتاق خواب شدم، با پیکر غرق در خون خواهرم روبه‌رو شدم. او ساعتی پیش گفته بود که قرار است با پسرخاله‌مان دیداری داشته باشد.

جزییات قتل کارشناس شبکه افق

زهرا میرزایی روز گذشته در خانه‌اش واقع در شهرک گلستان به طرز هولناکی به قتل رسید.

جسد دکتر زهرا میرزایی، روانشناس جوان، روز گذشته در منزل شخصی‌اش در شهرک گلستان تهران کشف شد.

گزارش‌های اولیه نشان می‌دهد این روانشناس بر اثر ضربات شدید به سر و بریدگی گردن جان خود را از دست داده است. خانواده وی پس از بی‌پاسخ ماندن تماس‌هایشان و ورود به منزل، جسد او را در اتاق خواب پیدا کردند و موضوع را به پلیس اطلاع دادند.​

با دستور محمدجواد شفیعی، بازپرس شعبه پنجم دادسرای امور جنایی تهران، تحقیقات گسترده آغاز شد. بررسی‌ها نشان داد که آخرین تماس مقتول با پسرخاله‌اش بوده است. همین سرنخ، پلیس را به سمت مظنون اصلی پرونده هدایت کرد.

متهم که در کمتر از ۲۴ ساعت شناسایی و دستگیر شد، در بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد. او بیان کرد که به دلیل مشکلات مالی و اعتیاد به مواد مخدر از مقتول درخواست کمک کرده بود، اما پس از رد درخواستش، با نقشه قبلی به منزل او رفته و به قتل دست زده است. متهم در اظهارات خود گفت که طلاهای مقتول را سرقت کرده و قصد داشت با ایجاد آتش‌سوزی، آثار جرم را از بین ببرد که ناکام ماند.

پلیس در زمان دستگیری متهم، طلاهای سرقتی را در جیب او کشف کرد. بازپرس پرونده اعلام کرده است که تحقیقات تکمیلی در این پرونده با جدیت ادامه دارد.

سوابق

دکتر زهرا میرزایی، روانشناس برجسته و فعال اجتماعی، با سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های تاثیرگذار خود در رسانه‌ها، همواره به موضوع آسیب‌های اجتماعی و هنجارشکنی‌ها پرداخته بود.

به گزارش رکنا، در نخستین گام، تیم جنایی به سراغ فردی رفتند که موضوع را به پلیس گزارش کرده بود. او در اظهارات خود گفت: برای انجام کاری از خانه بیرون رفته بودم، اما وقتی برگشتم بوی سوختگی به مشامم رسید. وقتی وارد اتاق خواب شدم، با پیکر غرق در خون خواهرم روبه‌رو شدم. او ساعتی پیش گفته بود که قرار است با پسرخاله‌مان دیداری داشته باشد.

تیم جنایی با این سرنخ مهم، بررسی‌های فنی و مخابراتی را آغاز کرد و در جریان آن مشخص شد مظنون در زمان وقوع قتل در محل حضور داشته و پس از آن به منزل خود در شرق تهران بازگشته است.

تیم جنایی پس از کشف این سرنخ مهم، به محل سکونت مظنون اعزام شدند و پس از تعقیب و مراقبت‌های لازم، او را در عملیاتی غافلگیرانه بازداشت کردند. در بازرسی بدنی از او، مقادیری از طلاهای سرقتی متعلق به مقتول کشف شد.

متهم در ابتدا منکر هرگونه دخالت در قتل بود، اما در مواجهه با شواهد و مدارک موجود، سرانجام لب به اعتراف گشود و انگیزه خود از ارتکاب جنایت را سرقت عنوان کرد.

اعترافات قاتل

با چه انگیزه‌ای مرتکب این جنایت شدی؟

بیکار بودم. قبلاً به‌عنوان راننده مرسوله برای دیجی‌کالا کار می‌کردم، اما مدتی بود کارم رو از دست داده بودم. نه پولی داشتم، نه راهی برای درآمد. فشار زندگی خیلی زیاد شده بود. زن و بچه دارم، پسرم فقط دو ماهشه. شرمنده خانواده‌م بودم.

چه شد که تصمیم گرفتی سراغ دخترخاله‌ات بروی؟

چند وقت بود وسوسه شده بودم. طلاهای دخترخاله‌م همیشه تو چشمم بود. یه نقشه ریختم تا ازشون سرقت کنم. باهاش تماس گرفتم و گفتم می‌خوام ببینمت، ولی تاکید کردم که به کسی چیزی نگه.

چه زمانی وارد خانه مقتول شدی؟

وقتی مطمئن شدم تنهاست، رفتم خونش. اولش وانمود کردم فقط برای دیدن اومدم، اما نقشه‌م رو از قبل کشیده بودم. سر یه فرصت هنگامی که داخل آشپزخانه بود با چکش به سرش ضربه زدم.

بعد از قتل چه کار کردی؟

طلاهاش رو برداشتم. نگران بودم اثر انگشتم جایی مونده باشه. برای همین، با پتو و چندتا وسیله آتیش روشن کردم تا صحنه رو بسوزونم و ردی ازم نمونه.

فکر می‌کردی دستگیر نمی‌شی؟

آره، فکر می‌کردم چون به کسی نگفته با من قرار داره و آتیش هم مدرک‌ها رو سوزونده، گیر نمی‌افتم. ولی اشتباه کردم. خیلی زود پلیس فهمید و اومدن سراغم.

وقتی بازداشت شدی، طلاها هنوز همراهت بود؟

آره. حتی نتونستم از خونه بیرون بزنم. طلاها هنوز تو جیب شلوارم بود. دستگیرم کردند.

الان چه حسی داری؟

پشیمونم… خیلی. نمی‌دونم با چه رویی به خانواده‌اش نگاه کنم. هیچ‌وقت خودم رو نمی‌بخشم.

بنا بر این گزارش، جسد مقتول برای معاینات دقیق‌تر به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات از متهم جهت روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

متهم در ابتدا منکر هرگونه دخالت در قتل بود، اما در مواجهه با شواهد و مدارک موجود، سرانجام لب به اعتراف گشود و انگیزه خود از ارتکاب جنایت را سرقت عنوان کرد.

مرتبط
4 نظر
  1. ناشناس می گوید
    ۱۹

    الهی دزدا و نامردا و کثافت کارا همه نابود بشن عوضی دختر بیچاره رو کشت

  2. ناشناس می گوید
    ۱۸

    لعنت بهت که جان یک انسان مفید گرفتی

  3. یک ناظر بی طرف می گوید
    ۵

    همش از حسادته .طرف یک فرد ساعی و مفید که کمک رسان بوده رو و میخواسته حتی کمکش کنه نابود کرده .چون اون جایگاه داشته و مورد تحسین بوده و این یک حمال بدردنخور که اخراج شده .مگه خدا مارو از حسادت حسپد حفظ کنه .اما حسود حاضره حتی دزد باشه و نه اعتراف به حسادتش .طرف رو با چکش کشته و بعد اتیش خواسته بزنه

  4. ناشناس می گوید

    روحشون شاد ، واقعاً متاثر شدم، ایشون فرد با ایمان و دلسوزی بودند

ارسال پیام

*پیام های حاوی کلمات رکیک و توهین منتشر نمی شود.