بیوگرافی منوچهر والی زاده صدایی آشنا در دوبله ایران! (زندگینامه، فیلمها و درگذشت)
منوچهر والی زاده دوبلور کیست؟ منوچهر والیزاده زادهی ۴ تیر ۱۳۱۹ در محلهی لالهزار تهران یکی از پیشکسوتان خوشصدای هنر دوبلهی ایران و گویندگی رادیو، با بیش از ۶ دهه فعالیت هنری است که به عنوان یکی از ماندگارترین چهرههای این عرصه شناخته میشود. صدای او را در رادیو پیام، انیمیشن ها، کارتون لوک خوش شانس و فیلم ها و سریال های ایرانی و خارجی شنیدیم که همواره در خاطرهها باقی خواهد مانده است. در این مقاله بیوگرافی این دوبلور و همسرش و فرزندان وی را بررسی خواهیم کرد
زندگی شخصی منوچهر والی زاده
نام و نام خانوادگی: منوچهر والیزاده
متولد: ۴ تیر ۱۳۱۹
محل تولد: تهران
پیشه: دوبلور، بازیگر، مجری
همسر: میترا کیانی
تعداد فرزندان: دو
بیوگرافی منوچهر والی زاده
منوچهر والی زاده متولد ۴ تیر ۱۳۱۹ در محلهی لالهزار تهران است. او پس از اتمام تحصیلات دبیرستان، به دلیل علاقهاش به تئاتر و گویندگی، وارد عرصه دوبله و گویندگی شد. صدای خاص و دلنشین استاد والی زاده بی تاثیر در ورود او به عرصه ی دوبله نبود.
عکس جوانی منوچهر والی زاده نابغه دوبله ایران
همسران منوچهر والی زاده
منوچهر والی زاده یک ازدواج ناموفق در زندگی شخصی اش دارد و دو بار ازدواج کرده است.همسر اول او ایمانی صادقی بود که در سال ۱۳۴۸ با این خانم ازدواج کرد اما این ازدواج پس از چند سال به جدایی انجامید.
منوچهر والیزاده در سال ۱۳۶۸ با میترا کیانی ازدواج کرد. میترا کیانی همسر منوچهر والی زاده سابقا طراح لباس بود اما پس از تولد پسرش، کار را کنار گذاشت.
فرزندان
فرزندان منوچهر والی زاده از ازدواج اول و دومش: ایشان یک دختر به نام آیدا دارد و او از ازدواج دومش صاحب یک پسر به نام مجید شد که مجید والیزاده به موسیقی علاقهمند است و در نواختن تار مهارت دارد.
ورود منوچهر والیزاده به دوبله
منوچهر والی زاده فعالیت هنری خود را با بازیگری در تئاتر آغاز کرد و پس از آشنایی با منصور متین، یکی از پیشکسوتان دوبله، به خاطر صدای منحصربهفردش به استودیوی شاهین فیلم دعوت شد. او زیر نظر استاد علی کسمایی، یکی از بزرگان دوبلهی ایران، آموزش دید و به سرعت به یکی از دوبلورهای مطرح کشور تبدیل شد. اولین تجربههای او در دوبله زمینهساز حضور پررنگترش در این عرصه شد. حضوری که رفتهرفته با استقبال مخاطبان همراه بود تا صدای منوچهر والیزاده به همراه همیشگی گوشهای مخاطبان تبدیل شود.
منوچهر والیزاده در مصاحبهای درباره شرایط بد دوباه بیان داشته است که شرایط دوبله خوب نیست. او معتقد است که در گذشته فیلمهای خوبی دوبله میشدند اما شرایط سختی با حضور فیلمهای چینی و کرهای رقم خورد چرا که دیالوگهای این فیلمها فقط صوت است! والیزاده کمتر شدن دستمزدها در کنار سخت شدن کار را یکی از علل اصلی بد شدن شرایط دوبله میداند.
شغل اولیه
منوچهر والی زاده پیش از حضور جدی در عرصهی هنر، در شرکت مخابرات که آن زمان شرکت تلفن نام داشت، کارمند بخش دفتری بود. این هنرمند در آن زمان در کنار شغل خود، کار گویندگی را نیز انجام میداد که با اوج گرفتن این هنر و علاقهی بیشتر او به دوبله، تصمیم به انصراف از شرکت تلفن گرفت تا برای تداوم در کار گویندگی زمان بیشتری اختصاص دهد.
دوبلور لوک خوش شانس
لوک خوششانس یک داستان مصور فرانسوی-بلژیکی است که برای مخاطبان ایرانی بسیار خاطرهانگیز بوده؛ صدای منوچهر والیزاده بر روی شخصیت اصلی در این کارتون محبوب، در ماندگاری این کارتون برای نسلهای مختلف بیتأثیر نبوده است.منوچهر والی زاده دوبلور صدای لوک خوش شانس
منوچهر والی زاده دوبلور صدای مایکل اسکافیلد در فرار از زندان
منوچهر والیزاده به جای شخصیت مایکل اسکافیلد در سریال فرار از زندان صحبت کرده که محبوبیت زیادی در میان مخاطبان ایرانی پیدا کرد.
دوبلور کارتون کلانتر وودی
انیمیشن محبوب داستان اسباببازی، اثر دیگری است که با صدای منوچهر والیزاده برای بسیاری از مخاطبان فارسیزبان ماندگار شده است. او در این انیمیشن، صداپیشگی شخصیت اصلی یعنی کلانتر وودی را برعهده داشت.
والیزاده دوبلور فیلم های هالیوودی
استاد والی زاده، علاوه بر نقشهای ماندگار یاد شده، به جای بازیگران بزرگی مانند تام کروز، تام هنکس، ویل اسمیت و رابرت دنیرو نیز در فیلمهای مختلف این بازیگران صحبت کرده است. نکتهی ویژهای که صداپیشگی این کاراکترها دارد، ارتباط بسیار نزدیکی است که مخاطبان این فیلمها با صدای شخصیتهای محبوبشان داشتهاند؛ به طوری که صدای منوچهر والیزاده برای مخاطبان بسیار باورپذیر بوده است.
فعالیت های بازیگری سینمایی و تلویزیونی
منوچهر والیزاده، علاوه بر دوبله، در عرصهی بازیگری نیز فعالیت داشته است. او در چندین فیلم و سریال تلویزیونی مانند روز دیدار، جدی نگیرید، فراق و … به ایفای نقش پرداخته است.
او همچنین اجرای چندین برنامهی تلویزیونی و رادیویی را نیز در کارنامهی کاری خود دارد. از میان این برنامهها میتوان به برنامهی سینما و دوبله که از شبکهی نمایش پخش میشد و در آن با حضور پیشکسوتان عرصهی دوبله، به سیر تحولات در این عرصه در دوران مختلف میپرداخت و همچنین برنامهی رادیویی صبح جمعه با شما اشاره کرد.
وضعیت نابغه دوبله پیش از مرگ
در افتتاحیهی جشنواره فیلم فجر ۱۴۰۳، ویدیویی از منوچهر والیزاده منتشر شده که نشان میدهد این دوبلور در قید حیات نسل طلایی دوبلهی ایران شرایط مناسبی ندارد.
آثار منوچهر والی زاده
شینها کیون (نقش دکتر لی گانگ هون در سریال بیمارستان چونا)
بن استیلر (نقش گرک فوکر در فیلم ملاقات با والدین)
ایم سانگوک در سریال تاجر پوسان
امپراتور اویجا در سریال سرنوشت یک مبارز
آجی دوگان (جگر ، قانون)
لی مین هو (نقش چو یونگ در سریال سرنوشت)
جی جین هی (نقش امپراتور در سریال افسانه دونگ یی) و (نقش افسر مین جانگو در سریال جواهری در قصر)
شخصیت دیدهبان (دیدهبان)
امپراتور دریا (بازیگر نقش جانگ بوگو یا گونگ بوک)
رابرت واگنر (گوشهگیران آلتونا، آسمان خراش جهنمی، گرگهای جوان)
تام کروز (متولد چهارم ژوئیه، مأموریت غیرممکن، مرد بارانی، ماگنولیا، آخرین سامورایی، جانبی، مأموریت غیرممکن:پروتکل شبح، مأموریت غیرممکن:ملت یاغی، جک ریچر، وثیقه، لبه فردا و….)
کیانو ریوز (جان ویک)
کریستین بیل (آغاز بتمن) دوبله تلویزیون
ویل اسمیت (دشمن کشور، مردان سیاهپوش (۱، ۲، ۳)، در جستجوی خوشبختی)
جان تراولتا (پالپ فیکشن، پایگاه اصلی، گرفتن پلهام ۱۲۳، فصل کشتن)
رابرت دنیرو (پدرخوانده ۲، شکارچی گوزن – دوبله دوم)
بروس درن (توطئه خانوادگی، گروه تعقیب)
استیو مک کوئین (تام هورن، وقتی خون میجوشد)
تونی کورتیس (آخرین قارون، جانی بوستون)
جان کاساوتیس (دو دقیقه مهلت، قاتلین)
استیون بالدوین (مظنونین همیشگی، سریال تولد شوم)
روی شایدر (دونده ماراتن)
تام هنکس (مسیر سبز، نجات سرجوخه رایان، سالی)
جانی دپ (دنی براسکو)
گورو اهاشی (اوشین)
آلن بیتس (زوربای یونانی)
کرک داگلاس (آخرین قطار گان هیل)
سام واترسون (گتسبی بزرگ)
رایان اونیل (ماه کاغذی)
بیل مری (روز گروندهاک)
آدرین برودی (گلهای هریسون)
اریک رابرتز (قطار فراری)
شان بین (ارباب حلقهها)
ونتورت میلر (فرار از زندان)
گری اولدمن (هری پاتر و محفل ققنوس)
متیو فاکس (گمشده (لاست))
اسکات اولریچ (جریکو)
سلمان خان (هیجان زندگی)
جیم کری (احمق و احمقتر، احمق و احمقتر ۲)
ادی مورفی (پلیس بورلی هیلز، پلیس بورلی هیلز ۲، پلیس بورلی هیلز ۳، سرقت از برج و…)
ویل اسمیت (مردان سیاهپوش، دشمن کشور، پسران بد، من اسطوره هستم و…)
هریسون فورد (جنگ ستارگان:نیرو برمیخیزد)
جیسون استاتهام (یکبارمصرفها ،یکبارمصرفها ۲، مکانیک، خط مقدم خانه، یکبارمصرفها ۳، سریع و خشمگین ۷)
پل واکر (سریع و خشمگین ۴)
رابرت داونی جونیور (مرد آهنی ۲، مرد آهنی ۳)
یوان مکگرگور (جنگ ستارگان اپیزود اول:تهدید شبح، جنگ ستارگان اپیزود دوم:حمله کلونها، جنگ ستارگان اپیزود سوم:انتقام سیت)
یوان گریفید (چهار شگفتانگیز، چهار شگفتانگیز:قیام موجسوار نقرهای)
آرون پال (جنون سرعت)
مارتین لارنس (فیلم سینمایی شوالیه سیاه)
مارک والبرگ (مکس پین)
ونتورت میلر (سریال فرار از زندان)
استیو بوشمی ( فیلم فارگو )
آرون اکهارت (شوالیه تاریکی)
متیو موداین (شوالیه تاریکی برمیخیزد)
بن افلک (حسابدار و بتمن عیله سوپرمن)
جای کورتنی (نابودگر:جنسیس)
مت دیمون (رفتگان)
جیمی فاکس (مرد عنکبوتی شگفتانگیز ۲، سقوط کاخ سفید)
متیو فاکس
منوچهر والی زاده دوبلور متیو فاکس در سریال لاست
فیلم ها و سریال های بازیگری
استاد (۱۳۸۸)
بهار، قبل و بعد (فیلم تلویزیونی) (۱۳۸۸)
روز دیدار (۱۳۷۴)
شریک زندگی (۱۳۷۳)
ضربالمثلها (۱۳۷۲)
مصاحبه منوچهر والی زاده در مورد اسرار جالبی درمورد خود و زندگی اش
یک جمله، شعر، ذکری هست که موقع نگرانی ها آرامتان کند؟ چه جمله ای است؟
نگرانی های من را سکوت و تنهایی ام آرام می کند و خودم را هیچ وقت درگیرش نمی کنم.
اگر بخواهید با یک سلبریتی شام بخورید، چه کسی را انتخاب می کنید؟ چرا؟
دوست دارم با صمیمی ترین کسی که دارم، شام بخورم.
به دردنخورترین اختراع بشر چه چیزی بوده است؟ چرا؟
خب هرچیز که اختراع شده، قطعا چیز خوبی بوده و به نفع بشر بوده که ساخته شده است. اگر چیزی اختراع بشود که به ضرر بشر باشد، خب طبعا اختراع خوبی نیست و انسان از آن پرهیز می کند.
همین الان چه کسی، چه کار کند خیلی ذوق خواهید کرد؟
پسرم دانشجو است، هربار که موفقیتی کسب می کند، بسیار ذوق زده می شوم.
آخرین باری که بهت زده شدید کی بوده؟ چه اتفاقی افتاده؟
از داعش بهت زده شدم و هنوز هم هستم که اینها کجا بودند و چه کسانی هستند.
تجربه اولین عشقتان چطور بود؟
من هیچ وقت عاشق نشده ام، اما همسرم را بسیار دوست داشتم و دوست خواهم داشت. از نظر من عشق واژه بسیار بسیار والایی است که همیشه از تعریفش گریزان هستم، چون عشق مفهوم بزرگی است، مانند عشق به خداوند، عشق به زندگی و عشق به کار، من همیشه عشق به کارم برایم از همه چیز بیشتر بوده و هست.
دوست دارید جای کدام کاراکتر داستان/ فیلم های عاشقانه باشید؟
من جای خیلی از کاراکترهای فیلم های عاشقانه صحبت کرده ام، اما جای هیچ کس. همیشه دوست دارم تنها جای خودم باشم.
طولانی ترین روز زندگی تان کی بود؟ چرا به نظرتان این قدر طولانی آمد؟
روزی بود که پسرم به دنیا آمد، البته خیلی راحت به دنیا آمد و مشکلی پیش نیامد، ولی آن روز در بیمارستان طولانی ترین روز زندگی ام است.
اگر آخرین بازمانده زمین باشید چه کار می کنید؟
مرگ را ترجیح می دهم،چون کار دیگری نمی توانم انجام بدهم.
می خواهید به سیاره دیگری سفر کنید. فقط می توانید یک چیز با خودتان ببرید، چه چیزی را همراه تان بر می دارید؟ چرا؟
سلامتی را با خودم می برم که دلیلش کاملا واضح است و توضیح نیاز ندارد، چون وقتی سلامتی باشد، همه چیز همراهش هست.
یک دزد به ماشینتان دستبرد زده، ترجیح می دهید تلفن همراه تان را برده باشد یا ۱۰ میلیون تومان پول نقدی که توی داشبورد بود؟ چرا؟
دزد دزد است و حتی اگر یک «یک قرونی» هم با خودش ببرد، آدم ناراحت می شود. وقتی شما یکدفعه می بینید که در ماشینتان باز است و دزد به آن زده ناراحت می شوید، حالا هرچه که با خودش برده باشد. دقیقا روز اول عید سال گذشته ساعت چهار صبح قصد رفتن به شمال را داشتم، وقتی کنار ماشینم رسیدم، متوجه شدم در ماشین باز است، دزد تنها باطری کامپیوتر ماشین را با خود برده بود، شاید با خودش گفته حالا که در ماشین را باز کرده ام، لااقل یک چیزی ببرم و باطری ۵۰هزار تومانی را انتخاب کرده بود. وقتی متوجه شدم، ناراحت شدم و برگشتم منزل و خوابیدم.
آیا خوابی می بینید که چندین بار تکرار شده باشد؟ چه خوابی؟
وقتی سرم را روی بالشت می گذارم، خوابم می برد و صبح خیلی زود بیدار می شوم. برای همین خواب هایم خیلی در خاطرم نمی ماند.
تا به حال اسمتان را در گوگل سرچ کرده اید؟ هر چند وقت یکبار این کار را می کنید؟
من اصلا گوگل ندارم و در این فضاها نبوده و نیستم، اما خب شنیده ام و دوستانم می گویند که کسانی سایت یا وبلاگی را به اسم من زده اند، اما تا به حال خودم نه سایتی برای خودم زده ام و نه آشنایی دارم.
می توانید جایی/ کسی/ چیزی را نام ببرید که زندگی تان را به دو قسمت قبل و بعد تقسیم کرده باشد؟ قبلش چی فکر می کردید، بعدش چی؟
سخت ترین و تلخ ترین اتفاقی که در زندگی ام افتاد، مرگ برادرم بود که زیر بهمن در جاده هراز رخ داد. تنها یک برادر داشتم که زیر بهمن ماند و خودم جسدش را از آنجا بیرون کشیدم و به تهران آوردم. این بدترین و بزرگ ترین اتفاقی بود که در زندگیم رخ داد. از خداوند همیشه سلامتی خواسته ام و اصلا پرتوقع نبوده ام. همیشه خیلی ساده زندگی کرده ام و الحمدالله تا به امروز اتفاق ناگواری برایم نیفتاده است.
اگر الان بفهمید سرطان دارید، چه حسی پیدا می کنید؟ اولین کاری که انجام می دهید چیست؟ چرا؟
صددرصد حس خوبی نخواهم داشت. اگر خوب شدنی باشم که خوب می شوم و اگر خوب شدنی در کار نباشد به انتظار مرگ می نشینم.
وقتی به مرگ و مردن فکر می کنید از دست دادن چه چیزی/ کسی از همیشه بیشتر ناراحتتان می کند؟ چرا؟
همیشه سایه مرگ را کنار خودم می بینم، چون انسان ها رفتنی هستند و عمر دست خداست. بیشتر به خانواده ام فکر می کنم به اینکه بعد از من در آسایش زندگی کنند. تا آنجا که در توانم بوده سعی کرده ام در آسایش زندگی کنند و بعد از رفتنم هم دوست دارم همین طور باشد.
اگر فردا دنیا تمام شود، چه کار انجام نداده ای دارید؟
هیچ کاری ندارم. اگر قرار باشد دنیا تمام شود، کاری از من بر نمی آید.